فلسـفه درخواست تعجیل ظهور امام زمان(عج)
علی پوریا
چرا ما با آنکه میدانیم درخواست عجله خوب نیست، ولی به حکم روایات و ادعیه ماثور درخواست عجله میکنیم و عجله نسبت به امر ظهور این اندازه مورد تاکید قرار گرفته است؟ مراد و مقصود از عجله چیست؟ آیا عجله ارزشی و ضد ارزشی داریم؟ یا آنکه عجله نسبت به چیزی، عجله به مقدمات آن است؟ و پرسشهای دیگر. در نوشتار پیش رو به این موضوع پرداخته ایم.
***
عجله به مقدمات
و ایجاد شرایط در فرهنگ اسلامی
عجله به معنای «انجام عمل قبل از اوان و زمان»، یک رفتار و منش ارزشی نیست، بلکه ضد ارزشی است و مردم در مقام تنقیص دیگری میگویند: فلانی شخصی عجول است که شاکله شخصیتیاش با عجله آمیخته است.
با این همه گاه از طریق روایات معتبر از عجله در برخی از امور سخن به میان آمده، چنانکه گفته شده است: عجلوا بالصلاه قبل الفوت و عجلوا بالتوبه قبل الموت؛ به نماز عجله کنید تا فوت نشود و به توبه عجله کنید پیش از آنکه بمیرید و زمان توبه از دست برود.
شاید شما از آن جماعتی باشید که همیشه قبل از آنکه اذان گفته شود، وضو گرفته و مرتب و منظم در جای خود نشسته اید تا به استقبال نماز بروید و نماز اول وقت را بخوانید؛ زیرا بر این باورید که نماز اول وقت، اقتداء به امام زمان(عج) است که همواره نمازش را در اول وقت میخواند و من هم میخواهم همان گونه عمل کنم که امام زمانم عمل میکند؛ چرا که اینگونه، رضایت او را به دست میآورم.
آماده بودن برای نماز اول وقت، همان حقیقت عجله برای نماز است؛ زیرا نمیتوان نماز را پیش از موعد زمانش و خارج از وقت خواند. پس همان طوری که بعد از وقت نماز دیگر ادا نیست، بلکه نماز، قضا است، قبل از وقت نیز، نماز اصلا صحیح نیست، بلکه باطل است و ارزشی ندارد؛ چه رسد که مقبول باشد که انسان نماز را برای قبولی آن میخواند نه برای صحت آن فقط؛ یعنی صحت شرط لازم است، اما شرط کافی نیست؛ و کسی که نماز را قبل از زمانش بخواند، نه صحیح است نه مقبول.
بنابراین، وقتی میگوییم برای نماز عجله کنید، یعنی آماده باشید و در جای خود به انتظار نماز و استقبال از آن بروید تا نماز را در اول وقتش بخوانید تا اینگونه به درک نماز اول وقت برسید.
درباره عجله برای توبه نیز همین گونه است؛ زیرا معنا ندارد کسی که گناهی نکرده است توبه کند؛ چون توبه به معنای بازگشت به حالت پیشین، زمانی است که شخص از مسیر اصلی و فطرت و سلامت، با گناه و خطا خارج شده باشد؛ آن زمان است که با توبه و بازگشت به سوی خدا بر آن است تا در مسیر اصلی اسلام و فطرت و سلامت قرار گیرد. بنابراین، وقتی گفته میشود که برای توبه عجله کنید، یعنی تا فرصت هست اقدام به توبه کنید و آمادگی روحی داشته باشید که اگر گناه کردید، به سرعت توبه کنید و اهل توجیه و تاخیر و تسویف نباشید. ایجاد شرایط آمادگی را میتوان با استغفار دائمی به دست آورد؛ زیرا انسانی که دائم الاستغفار است، همان طوری که با استغفار دفع گناه و خطا میکند و تحت مغفرت الهی از نوعی عصمت بهره مند میشود، همچنین استغفار رفع آثار گناه و خطا میکند به طوری که انسان وقتی خطا و گناه کرد، به سبب بهره مندی از استغفار از آثار و پیامدهای گناه و خطا در امان میماند، بلکه حتی بالاتر و برتر از آن، رحمت الهی به سوی او جلب میشود؛ زیرا یکی از اسرار مهم استغفار که حضرت نوح(ع) آشکار کرده، جلب رحمت با استغفار است.(نوح، آیات 8 تا 12)
به هر حال، عجله در فرهنگ اسلامی گاه به معنای ایجاد شرایط و بسترسازی برای ورود به اصل عمل است. در حقیقت وقتی از عجله نسبت به چیزی سخن گفته میشود، به معنای ایجاد شرایط برای عمل اصلی است؛ زیرا اگر این آمادگی پیش از زمان وجود نداشته باشد، ممکن است زمان از دست برود.
به نظر میرسد در برخی از امور باید مقدمات انجام عمل فراهم شود تا وقتی زمان عمل رسید، اصل عمل از دست نرود؛ به عنوان نمونه کسی که در مسابقهای وارد میشود، همین که سوت مسابقه زده شد باید حرکت کند. کسی که از قبل آماده نشده باشد در مسابقه عقب میافتد و شکست میخورد. وقتی شما در سر خط مسابقه دو برای شنیدن سوت آغاز مسابقه ایستادهاید، باید همه شرایط را فراهم آورده باشید؛ زیرا پس از سوت دیگر زمان ایجاد شرایط از دست رفته است و دیگران مسابقه را برده و گوی سبقت را ربودهاند.
در میدان جنگ و جهاد باید همه تجهیزات و نفرات از عُدّه و عِدّه از قبل از شیپور حمله فراهم باشد تا پیروز میدان باشید:«اعدوا لهم ما استطعتم من قوه.»(انفال، آیه 60) وقتی دشمن حمله کرد یا شبیخون زد، اگر آمادگی و هوشیاری نداشته باشید، شکست برای شما حتمی است و شما نمیتوانید انتظار داشته باشید تا دشمن به شما فرصت آمادگی بدهد. پس وقتی میگوییم برای شرایط جنگی عجله کنید، یعنی آمادگی جنگ را از قبل داشته باشید و همواره دشمن را در کمین ببینید.
عجله در ظهور
به معنای ایجاد شرایط
در فطرت خلقتی انسان عجول بودن هست: کان الانسان عجولا.(اسراء، آیه 11) از آیات قرآن این معنا به دست میآید که هستی بر اساس مشیت حکیمانه، تقدیر و اندازه شده است. بنابراین، هر چیزی دارای مقدراتی است که باید مراعات شود؛ چرا که حق و عدل در آن تقدیر است. بنابراین، خروج از تقدیر به معنای خروج از حق و عدل خواهد بود.
همان طوری که تولد بچه پیش از کامل شدن و زمان مقدر تولدش به معنای نارس بودن اوست که یا میمیرد یا با آسیب میزید، برای رخدادهای تاریخی نیز زمانی مشخص یا «اجل» است. بنابراین، مفهوم «اجل» در فرهنگ قرآنی در تقابل با «عجل» خواهد بود؛ زیرا اجل به معنای زمان معین و مقدر و مسمی برای هر چیزی است که بر اساس مشیت حکیمانه مقدر شده است. پس همان طوری برای هر فرد انسانی اجل است، برای رخدادهای تاریخی و امور مربوط به امتها نیز «اجل» و مدت معین است.(انعام، آیات 2 و 60؛ اعراف، آیه 34؛ یونس، آیه 49) بنابراین معنا ندارد چیزی که دارای اجل است، پیش و پس بیفتد و در زمانش تحقق نیابد.(اعراف، آیه 34؛ یونس، آیه 49) چنانکه بر این اساس، استعجال و درخواست تعجیل چیزی مثلا عذاب در دنیا بیمعنا خواهد بود؛ زیرا باید هر چیزی در زمان معین خودش تحقق یابد.(یونس، آیه 50؛ طه، آیه 129؛ عنکبوت، آیات 53 و 54)
ایجاد حکومت صالحان در آخر الزمان امری قطعی و حتمی است که در «اجل» خودش تحقق مییابد.(انبیاء، آیه 105) بنابراین، درخواست تعجیل در این امر نیز بیهوده است. پس از آنجا که حکومت صالحان همان حکومت حضرت مهدی(عج) در آخرالزمان به عنوان بشارت الهی است، نمیتواند بدون «اجل» باشد.
این رخداد در زمان خودش تحقق خواهد یافت؛ بنابراین، استعجال و درخواست تعجیل امری نادرست است.
به سخن دیگر، همان طوری که درخواست تعجیل در عذاب از سوی کافران درخواست خلاف مشیت حکیمانه الهی و خارج از اجل است، درخواست استعجال حکومت صالحان و ظهور از سوی مؤمنان بر خلاف مشیتی است که اجل مشخص و معین و مسمی و مقدر دارد.
با این همه در روایات ماثور درخواست «عجله» شده است. این نمیتواند جز به این معنا باشد که ما از خدا درخواست داریم تا شرایط برای ظهور فراهم آید و ما بخشی از آن بستر باشیم و این آمادگی در ما پدید آید تا بتوانیم به استقبال ظهور در اجل معین خود برویم.
در حقیقت این درخواست عجله چیزی جز انتظار حقیقی نیست. منتظر واقعی نسبت به امری یا کسی یا چیزی چه کار میکند؟ وقتی شما منتظر مهمان برای ناهار و شام هستید آیا شرایط را برای پذیرایی آماده نمیکنید؟ گاه شما در اصل آمدن مهمان شک دارید و همین موجب میشود تا با تردید در کاری وارد شوید، اما گاه یقین به آمدن دارید، دیگر در این حالت شما با تردید در کاری وارد نمیشوید بلکه همه چیز را فراهم میکنید.
منتظر واقعی کسی است که خود را از نظر علمی و عملی آماده کرده است. او در اندیشه و انگیزه به گونهای است که صد در صد از آمدن آگاه است و بر آن است تا هنگام فرارسیدن زمان تعیینشده ظهور از قافله عقب نماند. او همانند کسی است که در میدان مسابقه آماده شنیدن سوت آغاز مسابقه است یا مانند کسی است جنگی را قطعی میداند یا میداند بزودی صدای اذان خواهد برخاست، پس آماده برای انجام عمل است تا در زمان عمل عقب نیفتد. این همان سبقت در کار خیر و سرعت در آن است.
بنابراین، امام زمان (عج) نمیتواند پیش از «اجل» ظهوری داشته و حکومت صالحان را تشکیل دهد؛ چون او خود نیز از زمان ظهورش آگاه نیست، بنابراین «عجل در اجل» نمیتواند چیزی جز مفهوم آمادهسازی باشد.
از آنجا که بر اساس آموزههای قرآن، تعلیم و تزکیه به دست معصوم(ع) خواهد بود(توبه، آیه 103؛ آل عمران، آیه 164)، ما از امام زمان(عج) به عنوان خلیفه الهی و ولیالله میخواهیم تا ما را تحت تعلیم و تزکیه خویش به کمالی برساند که در حکومت صالحان که در زمان خودش تحقق مییابد جزو ایشان و یارانش باشیم.
این درخواست برای آن است که تا آمادگی نباشد نمیتوان در زمان اجل مشخص و مسمی در رقابت شدید گوی سبقت را ربود و به سرعت به مقصد و مقصود رسید.
کسی که تجربه دوندگی نداشته باشد، نمیتواند در زمان مسابقه دونده خوبی باشد. بنابراین، ما در ادعیه میخواهیم تا خدا شرایط را به گونهای فراهم کند تا در زمان ظهور بتوانیم موفق باشیم. این همان عجل در اجل است.
باید توجه داشت، تاکید بر فرهنگ عجله در امر ظهور حضرت حجت برای همان آمادهسازی روحی و روانی است؛ زیرا اگر این فرهنگ انتظار به معنای واقعی در میان امت شکل گیرد، همگی به گونهای عمل میکنند که گویا همانند سربازان در انتظار شب حمله هستند؛ یعنی در حالت انقطاع از خلق و انابه به سوی خدا خواهند بود تا هر چه فرمان رسد بیدرنگ انجام دهند. چنین روحیه آمادگی در میان مردم موجب میشود تا دوست و دشمن در خوف و رجای حقیقی قرار گیرد و غبار و خاک نومیدی بر دل و صورت و سیرت کسی ننشیند و هر کسی در هر کار خیر و رضایت الهی چنان وارد شود که موفقیت را به چشم سر مینگرد و به دیده دل میبیند.
حقیقت انتظار شیعی با درخواست عجله در فرج و ظهور، چیزی جز آماده شدن همهجانبه و فراگیر برای حکومت صالحان در آخر الزمان نیست. بنابراین، وقتی از خدا برای تعجیل در فرج و ظهور درخواست اجابت میکنیم به این معنا است که شرایط روحی و روانی ما را برای پذیرش عدالت جهانی فراهم آورد؛ زیرا بسیاری از مردم با عدالت به نفع،همراه و همگام هستند، اما با عدالت به ضرر ولو در حق خویشان، همراه نیستند.
از همین رو عدالت فراگیر و همهجانبه را نخواهند پذیرفت که محدودیتهایی را برای آنان وضع میکند؛ اما کسی که منتظر واقعی است و تعجیل در فرج و ظهوری را درخواست میکند که بنیاد آن بر عدالت و اقامه قسط است، خواهان آن است که به عنوان «قوامین بالقسط شهداء لله»(نساء، آیه 135) و «قوامین لله شهداء بالقسط»(مائده، آیه 8) بتواند عدالت را حتی علیه خود و خویشان اقامه کند و هیچ شکی در ساحت اندیشه و انگیزه نداشته باشد. در حقیقت از خدا تعلیم و تزکیهای را میخواهد که او را به چنین سطحی برساند که تنها حامی ارزشها و اقامهگر آنها در همه سطوح باشد.
همچنین وقتی از حضرت صاحب الامر و الزمان(عج) میخواهد تا در ظهور تعجیل کند، به این معناست که او اعلام آمادگی میکند که حکومت حضرت را پذیرا شود و از حضرت هم میخواهد شرایطی را برای او فراهم آورد تا هنگام ظهور از آمادگی روحی و علمی و عملی برخوردار باشد و بتواند مصیبتها و مصائب را تحمل کند و زیر بار سهمگین عدالت مهدوی(عج) خم نشود یا گرفتار انحراف از عقیده و عمل ایشان نگردد، بلکه بتواند در همه احوال با امام زمان(عج) باشد. همراهی با امام زمان(عج) نیازمند روحیه و رویهای است که جز از مؤمنان سربلند بیرون آمده از درون فتنهها بر نمیآید؛ یعنی کسانی که گفتند: «ربنا الله ثم استقاموا» یا تولی و تبری عملی را در آزمون فتنهها و ابتلاءها به خوبی به نمایش گذاشته باشند. بنابراین، درخواست تعجیل در ظهور چیزی جز اعلام آمادگی برای ظهور حضرت و درخواست عنایت از خدا و ولیالامر(عج) نیست تا عنایت و بذل توجهی به ما داشته باشند و با تصرف در دل ما علم و عمل را موافق آن چیزی قرار دهند که رضایت الهی در آن است و بتوانیم عدالت را بشناسیم و برای آن قیام کنیم.
اگر اینگونه نباشیم نمیتوانیم خود را منتظر بدانیم و درخواست تسریع برای ظهور چیزی جز لقلقه زبان نخواهد بود؛ زیرا منتظر واقعی که درخواست «العجل فی الاجل» میکند و در امر دارای اجل و زمان معین، خواهان تعجیل است، جز از خدا توفیق علمی و عملی ندارد که بتواند چنان زندگی کند که گویی در عصر ظهور با امام زمان(عج) زندگی و اقامه عدل و قسط میکند و نسبت به جور و ظلم مبارزه و مجاهدت دارد.